آیا عیسی علیه السلام مرده است؟

     آیا عیسی علیه السلام مرده است؟   

تأليف: ابن تيميه -رحمه الله-

 س: آيا عيسي بن مريم - عليه السلام- را خداوند بعد از مردن به آسمان برده يا اينكه زنده آن را به آسمان برده است؟ نظر صحيح در اين مورد چيست؟ و آيا او را با جسم و روح برده اند؟ در هر صورت دليل آن چيست؟ و تفسير آيه‏{‏إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ‏}‏[1] چه مي باشد؟

ج: الحمد لله. عيسي - عليه السلام- زنده است و در صحيح از پيامبر - صلي الله عليه و سلم – ثابت است كه فرمود:**يَنْزِل فِيكُمْ ابْنُ مَرْيَمَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ حَكَمًا عَدْلًا وَإِمَامًا مُقْسِطًا فَيَكْسِرَ الصَّلِيبَ وَيَقْتُلَ الْخِنْزِيرَ وَيَضَعَ الْجِزْيَةَ**[2] (ابن مريم در ميان شما نازل مي شود و چون يكي از حكام اين امت به شريعت عادلانه اسلام حكم مي كند صليب را مي شكند و خوك را به قتل مي رساند و جزيه را برقرارمي دارد.[3]) و همچنين در صحيح از رسول الله - صلي الله عليه و سلم – ثابت است كه فرمود:**انه يَنْزِلُ عِنْدَ الْمَنَارَةِ الْبَيْضَاءِ شَرْقِيَّ دِمَشْقَ و انه يقتل الدجال**[4] (همانا ايشان فرودش نزد مناره شرقي در دمشق مي باشد و دجال را به قتل مي رساند.)

ادامه نوشته

در باره  مهدی موعود

        در باره مهدی موعود      

 

    تأليف: محمد ناصر الدين البانی ( رحمه الله)

بعضي از خوانندگان آگاه به اين مجله نامه هايي ارسال داشته اند، يكي از آنها مي گويد: در شماره هاي 10،9،8 بحثهاي ارزشمندي را كه استاد ناصر الدين الباني در مورد مهدي ضمن توضيح احاديث ضعيف و موضوع ايراد كرده بود، مطالعه نمودم؛ و ما قبلاً آنچه كه استاد محمد رشيد رضا در تفسير المنار ص" 504,499,9" و آنچه را که استاد محمد عبدالله السمان در كتابش"الاسلام المصفي" بيان نموده بودند را معتقد بوديم و حال من يقين دارم استاد ناصر الدين آنچه را آن دو نفر نوشته اند مي داند و به همين خاطر از استاد خواهش مي كنم بار ديگر آنچه را كه آنها نوشته اند مطالعه نمايد و مقاله اي را در مورد مهدي بنويسد؛ چون نوشته هاي آن دو مخالف آن چيزي است كه استاد ناصر الدين الباني بيان داشته است.

در جواب آن می گويم: بلی من آنچه را که رشيد رضا - رحمه الله – و آنچه را که استاد السمان در کتابش موسوم به "الاسلام المصفی" ذکر کرده اند می دانم و يقين دارم که آنها در اين مسئله اشتباه کرده اند بخصوص استاد السمان در اين مورد فاقد علم و دانشي لازم است و به همين خاطر مسائل ديگری را که ثبوتشان از اين يکی هم قطعی تر است را انکار کرده است؛ مثل: خروج دجال و نزول عيسی عليه السلام و شفاعت رسول الله صلی الله عليه وسلم در روز قيامت.

ادامه نوشته

قسمت  دوم :  سبب های داخل شدن در آتش جهنم     

قسمت  دوم

       سبب های داخل شدن در آتش جهنم     

تأليف: شيخ ابن عثيمين رحمه الله 

دوستانم: در درس گذشته ذكر تعدادي از اسبابي كه از نوع اول هستند و باعث ماندگاري ابدي در آتش مي شود را ذكر كرديم و حال در اين درس به كمك الله تعالي تعدادي از اسباب نوع دوم كه انجام دهنده آن مستحق آتش بدون ماندگاري ابدي در آن است را ذكر خواهيم كرد.

سبب اول: نافرماني والدين كه شامل پدر و مادر مي گردد و نافرماني آنها جزو نوع دوم از سببهاي داخل شدن در آتش است كه به سبب قطع كردن آنچه براي آنها از نيكي، صله رحم و بدي در حق آنها با زبان يا عمل باشد، حاصل مي گردد. الله تعالي مي فرمايد:+وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا(23) وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا_[1]«و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را نپرستيد و به پدر و مادر نيكي كنيد. اگر يكي از آنها يا هر دو در كنار تو به سن پيري رسيدند به آنها اوف مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخني شايسته بگو. از سر مهرباني بال فروتني بر آنان بگستر و بگو پروردگارا آن را رحمت كن چنانكه مرا در بچگي پروردند»

ادامه نوشته

ماندگاری و ابدی بودن کفار در جهنم

     ماندگاری و ابدی بودن کفار در جهنم       

نوشته شده توسط محمد بن صالح المنجد

سؤال: خداوند كافران و ملحدين را به آتش وعده داده است چنانكه ميفرمايد *لابثين فيها أحقابا* «زمانهاي زيادي درآن ميمانند  » آيا عذاب آنها در آتش هميشگي است؟ اگر اين چنين است آيا اين با عدل و رحمت خداوند در تعارض نمي باشد؟ يا اينكه عذاب آنها براي مدت زماني است  كه خدا مي داند؟ اگر چنين باشد پس سرانجام آنها به كجا منتهي ميشود ؟ آيادر مورد آن در قرآن و سنتذكري به ميان آمده است؟

جواب: الحمد لله.

آنچه را كه اهل سنت و جماعت بر آنند اين است كه آتش جهنم فنا نمي پذيرد و از بين نمي‌رود و جز گنهكاران اهل ايمان كسي از آن خارج نمي شود و كافران و ملحدان براي هميشه در آن ماندگارند.

ادامه نوشته

سبب های داخل شدن در آتش جهنم  ( قسمت اول )

قسمت اول:

       سبب های داخل شدن در آتش جهنم     

تأليف: شيخ ابن عثيمين رحمه الله

برادرانم: بدانيد كه براي داخل شدن در آتش سببهايي وجود دارد كه الله تعالي در كتابش و بر زبان رسولش صلی الله علیه وسلم بيان و مردم را از آن برحذر داشته و از آن پرهيز كرده است. و اين اسباب دو نوع هستند:

نوع اول: اسباب مكفره كه انجام دهنده آن را از ايمان به سوي كفر خارج مي كند و باعث ماندگاري هميشه او در آتش مي شود.

نوع دوم: اسباب فاسق شدن كه انجام دهنده آن را از عدالت به سوي  فسق مي كشاند و به خاطر آن مستحق آتش بدون ماندگاري ابدي در آن مي شود.

ادامه نوشته

فتنه مسیح دجال و چگونگی رهایی از آن

    فتنه مسیح دجال و چگونگی رهایی از آن   

نوشته شده توسط: محمد بن صالح المنجد

علما بيش از پنجاه قول در باره معني مسيح ذكر كرده و گفته اند اين لفظ بر صديق(بسيار راستگو) و ضلّيل کذّاب (بسيار گمراه و دروغگو) اطلاق مي‌گردد.

مسيح عيسي بن مريم علیه السلام صديق، مسيح هدايت، معالجه‌کننده بيماري پيسي و کوري و زنده‌کننده مردگان به اذن پروردگار است و مسيح دجال همان گمراه‌کنندة دروغگو است كه مردم را به وسيله آياتي چون: باران باريدن، سرسبز گرداندن زمين و چندين امر خارق‌العادة ديگر که خداوند به او عطا کرده است، گمراه مي كند.

پس خداوند دو مسيح ضد هم خلق کرده است.

ادامه نوشته

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا

        يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا     

شيخ ابن باز _ رحمه الله _ در اين باره مي گويد:

بر هر مكلفي واجب است كه تقواي خدا را رعايت كند و در نجات خويش، خانواده و تمام مردم از عذاب خداوند بكوشد و هر شخص مكلفي بر آن مأمور است. اما اين امر مخصوص اهل ايمان است و انجام اين كار بزرگ بر آنها واجب مي باشد. زيرا آنها به الله ايمان آورده اند و آنچه را بر ايشان واجب است را شناخته اند؛ بنابراين اين دليل است بر اينكه اين كار بر آنها واجب است. الله تعالي مي فرمايد:*يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ*[1] «اي كساني كه ايمان آورده ايد خود و اهلتان را از آتش محفوظ داريد آتشي كه هيزم آن مردم و سنگ است.»

ادامه نوشته

نشانه های قیامت صفری

           نشانه های قیامت صفری    

تأليف: محسن قاسم درويش فخرو(رحمه الله)

از حقايق مشخص و معين در دين ما، اسلام، اين است كه قيامت بدون شك خواهد آمد و علم واقع شدن آن نزد الله تعالي مي باشد كما اينكه مي فرمايد:*إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ*[1] «همانا علم قيامت نزد خداوند است.» هنگامي كه جبرئيل از رسول الله - صلي الله عليه و سلم – در باره وقت قيامت سؤال نمود؛ رسول الله - صلي الله عليه و سلم – در جواب فرمودند:*مَا الْمَسْئُولُ عَنْهَا بِأَعْلَمَ مِنْ السَّائِلِ*[2] (سؤال شده از سؤال كننده نسبت به اين مسئله عالمتر نيست.) جز اينكه خداوند نشانه هاي برپايي قيامت و نزديك شدن مدت آن را بيان داشته است. الله تعالي مي فرمايد:*فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جَاءَ أَشْرَاطُهَا*[3] «و آيا جز اين انتظار مي برند كه قيامت به ناگاه بر آنان فرود آيد؟»

ادامه نوشته

دین نصیحت است

          دین نصیحت است       

برگرفته از متن عربي شبكة الاسلامية

از تميم بن اوس رضی الله عنه روايت شده كه رسول اكرم ص فرمودند:(الدِّينُ النَّصِيحَةُ قُلْنَا لِمَنْ قَالَ لِلَّهِ وَلِكِتَابِهِ وَلِرَسُولِهِ وَلِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِينَ وَعَامَّتِهِمْ) (رواه البخاري و مسلم) «دين نصيحت است. گفتيم: اي رسول خدا براي چه كسي نصيحت است؟ فرمود: براي الله تعالي ، كتاب او، فرستاده اش و براي امامان مسلمانان و همه مردم».

ادامه نوشته

حدودات خداوند

            حدودات خداوند           

برگرفته از کتاب عقيدة الإسلامية الميسرة و آثارها فی الحياة المسلم

 ايمان داريم به اين که خداوند حدودی را برای بعضی از گناهان تشريع کرده است که از جمله:

حد قتل نفس

خداوند مجازات قاتل را با قصاص قتل تشريع نموده است. می فرمايد:{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى}[1] «ای کسانی که ايمان آورده ايد حکم قصاص کشتگان بر شما واجب شد». در اين حد, محافظت بر جان انسان ها وجود دارد و بدين خاطر است که خداوند می فرمايد:{وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}[2] «و در قصاص برای شما حيات و زندگی است ای صاحب خردان تا پرهيزگاری کنيد». پاک و منزه است خداوند حکيم در تشريع و قانونگذاری اش.

ادامه نوشته

امر به معروف و نهی از منکر

    امر به معروف و نهی از منکر    

برگرفته از کتاب عقيدة الإسلامية الميسرة و آثارها فی الحياة المسلم

امر به معروف و نهی از منکر از واجب ترين واجبات است و هر يک از افراد اين امت به اندازه تواناييشان مکلف به انجام آن می باشند. الله تعالی می فرمايد:{وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}[1] «و بايد تعدادی از شما مردم را به خير و نيکی دعوت کنند و به نيکوکاری امر و از بدکاری نهی کنند و اين افراد رستگارانند» و خداوند به روشنی بيان نموده که اين از سبب های انتخاب اين امت به عنوان بهترين امت می باشد:{كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آَمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ}[2] «بهترين امتی هستيد که به وجود آمده ايد به نيکوکاری امر و از بدکاری نهی می کنيد و به خداوند ايمان داريد».

ادامه نوشته

اساس و بنیان حرام ها

           اساس و بنیان حرام ها     

برگرفته از کتاب عقيدة الإسلامية الميسرة و آثارها فی الحياة المسلم

 شرک

ايمان داريم به اين که شريک قرار دادن برای خداوند هرچند ناچيز باشد, حرام است. می فرمايد:{وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا}[1] «خدا را بپرستيد و چيزی را با او شريک قرار ندهيد» و آيات ديگر که از شرک با تمام صورت ها و اشکالش نهی می کند. 

ادامه نوشته

اساس و بنیان واجبات

          اساس و بنیان واجبات          

برگرفته از کتاب عقيدة الإسلامية الميسرة و آثارها فی الحياة المسلم

عبادت الله تعالی

ايمان داريم به اين که خداوند عبادت را تنها خاص خود قرار داده است:{وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا}[1] «الله را بپرستيد و همراه او هيچ چيز را شريك قرار ندهيد».

 نمازهای پنج گانه

خداوند نمازهای پنج گانه را در شبانه روز بر ما واجب کرده است؛ نماز صبح دو رکعت, نماز ظهر چهار رکعت, نماز عصر چهار رکعت, نماز مغرب سه رکعت و نماز عشاء چهار رکعت که خداوند انجام هر يک از آن ها را در وقت خود بر ما واجب کرده است. می فرمايد:{إِنَّ الصَّلَاةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَوْقُوتًا}[2] «نماز بر مؤمنان زمان مشخص شده ای دارد».

ادامه نوشته

اساس و بنیان خصلت ها و صفات نیکو

         اساس و بنیان خصلت ها و صفات نیکو      

برگرفته از کتاب عقيدة الإسلامية الميسرة و آثارها فی الحياة المسلم

 صدق و راستی

خداوند ما را به راستگويی امر می کند. می فرمايد:{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}[1] «ای کسانی که ايمان آورده ايد تقوای خدا داشته و با راستگويان باشيد» و پيامبر صلی الله عليه وسلم می فرمايد:{عَلَيْكُمْ بِالصِّدْقِ فَإِنَّ الصِّدْقَ يَهْدِي إِلَى الْبِرِّ وَإِنَّ الْبِرَّ يَهْدِي إِلَى الْجَنَّةِ وَمَا يَزَالُ الرَّجُلُ يَصْدُقُ وَيَتَحَرَّى الصِّدْقَ حَتَّى يُكْتَبَ عِنْدَ اللَّهِ صِدِّيقًا…}[2] «راستگو باشيد که راستگويی به سوی خير و نيکی و نيکی به سوی بهشت هدايت می کند و شخص هرگز از راستگويی دست نمی کشد تا اين که نزد خداوند صديق(راستگو) نوشته می شود».

ادامه نوشته