مباحثی در مورد حقیقت وجود جن

ابطال سحر

خارج کردن جن از بدن انسان

به استناد قرآن و سنت نبوی و سخن بزرگان

 

قسمت اول : دنیای موجودی پنهان به نام جن

سؤال: جن چيست و خداوند آن ها را چگونه خلق كرده است؟

جواب: الحمد لله. جن مخلوقي از مخلوقات خداوند است كه خداوند آن ها را قبل از خلقت آدم از آتش خلق نموده است. خداوند مي فرمايد:*وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ*وَالْجَآنَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ*[1] «انسان را از گل خشكيده از نوع گل سياه متغير آفريدم و جن را قبل از آن ها از آتش سوزان خلق كرديم.»

هم چنان كه انسان داراي فرزنداني است ابليس نيز داراي فرزنداني مي باشد. خداوند سبحانه و تعالي در باره ابليس مي فرمايد:(أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِي وَهُمْ لَكُمْ عَدُو بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا)[2] «آيا او و فرزندانش را به جاي من به دوستي مي گيريد در حالي كه او دشمن شماست و چه بد جانشيني براي ستمگرانند».

خداوند جن و انسان را براي عبادت خود خلق كرده است كسي كه او را اطاعت كند داخل بهشت مي‌شود و هركس او را نافرماني نمايد داخل آتش مي گردد(وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ (56) مَا أُرِيدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَنْ يُطْعِمُونِ (57) إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ)[3] «جن و انسان را جز براي عبادت خود خلق نكردم. از آنان هيچ روزيي نمي‏خواهم و نمي‏خواهم كه مرا خوراك دهند. خداست كه خود روزي بخش نيرومند استوار است».

جن ها نيز به مانند انسان مكلف هستند بعضي از آن ها مؤمن و  فرمانبردار و بعضي كافر و نافرمان هستند همان گونه كه الله سبحانه و تعالي مي فرمايد كه گفتند:(وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِكَ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا) «جمعي از ما صالح و جمعي غير از آن مي باشند. ما فرقه هاي مختلف بوديم». پاداش جن در آخرت به مانند انسان است.*وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُوْلَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا*وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا*[4] «جمعي از ما مسلمان و جمعي ديگر ستمكارند. پس كسي كه مسلمان شد راه راست را انتخاب نموده ولي ستمكاران هيزم جهنم خواهند شد.».

جن و انسان در روز قيامت براي حسابرسي در مقابل پروردگار جهانيان مي ايستند آن روز هرگز به تأخير نمي افتد و هيچ كس نمي تواند از آن بگريزد:(يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ)[5] «اي گروه جنيان و انسيان اگر مي‏توانيد از كرانه‏هاي آسمان‌ها و زمين به بيرون رخنه كنيد پس رخنه كنيد [ولي] جز با [به دست آوردن] تسلطي رخنه نمي‏كنيد[كه آن قدرت را هم نداريد]».

و هركس از جن و انسان بخواهد از حساب روز قيامت فرار كند هرگز نمي تواند همان گونه كه خداوند سبحان مي فرمايد:(يُرْسَلُ عَلَيْكُمَا شُوَاظٌ مِنْ نَارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنْتَصِرَانِ)[6] «بر سر شما شراره‏هايي از آتش و مس گداخته فرو فرستاده خواهد شد و نصرت و ياري براي شما نخواهد بود».

و آن گاه كه رسول الله ص در مكه بود خداوند جماعتي از جن را فرستاد تا به قرآن گوش فرا دهند كه در نتيجه آن متأثر شدند:*وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِّنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَي قَوْمِهِم مُّنذِرِينَ*[7] «ياد كن هنگامي كه جماعتي از جن را متوجه تو كرديم كه قرآن را مي‌شنيدند آنگاه كه نزد پيامبر حاضر شدند به يكديگر گفتند كه سكوت كنيد و آنگاه كه تمام شد به سوي قوم خويش با حالت انذار بازگشتند.»

تعدادي از جن هنگام شنيدن قرآن ايمان آوردند همان گونه كه خداوند پاك و منزه مي فرمايد:*قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا*يَهْدِي إِلَي الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَن نُّشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا*[8] «بگو كه به من وحي شده است جماعتي از جن قرائت مرا گوش داده اند سپس گفتند: ما قرآن عجيبي را شنيديم كه به سوي راه راست راهنمايي مي كند و ما به آن ايمان آورديم و هيچكس را هرگز شريك پروردگار خويش قرار نمي دهيم.»

آدم و ابليس هر دو در معصيت و گناه افتادند اما آدم پشيمان شد و توبه نمود و خداوند توبه اش را پذيرفت:(فَتَلَقَّي آَدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ)[9] «آدم از پروردگارش كلماتي را فرا گرفت و خداوند او را بخشيد همانا او توبه پذيري مهربان است».

اما ابليس روي گرداند و تكبر كرد و از كافران قرار گرفت:(وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآَدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَي وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ)[10] «و چون به ملائكه گفتيم براي آدم سجده كنيد همه سجده بردند جز ابليس كه سر باز زد و كبر ورزيد و از كافران شد».

هر جن و انساني كه خداوند را از روي تكبر نافرماني كند از پيروي كنندگان شيطان است و اگر توبه نكند با او در آتش جهنم محشور مي شود. خداوند پاك و منزه به ابليس فرمود:*قَالَ فَالْحَقُّ وَالْحَقَّ أَقُولُ (84) لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَمِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ*[11] «حق است و حق را مي گويم كه جهنم را از تو و همه كساني كه از تو تبعيت مي كنند پر مي كنم.»

دوستان پروردگار از انسان و جن در نيكي و تقوا همديگر را ياري مي دهند و دوستان شيطان از انسان و جن در گناه و دشمني همديگر را ياري مي رسانند. الله تعالي مي فرمايد:(وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَي بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ)[12] «و بدين گونه براي هر پيامبري دشمني از شيطان‌هاي انس و جن برگماشتيم بعضي از آن‌ها به بعضي ديگر براي فريب [مؤمنان] سخنان آراسته القا مي‏كنند و اگر پروردگار تو مي‏خواست چنين نمي‏كردند پس آنان را با آن‌چه به دروغ مي‏سازند واگذار».

جن‌ها به صورت ستون هايي روي هم به طرف آسمان قرار مي گرفتند و استراق سمع مي كردند و هنگامي كه خداوند رسولش محمدص را مبعوث كرد از استراق سمع منع شدند و هركس از آن ها گوش فرا دهد به وسيله شهاب هاي آسماني آتش مي گيرد همان گونه كه خداوند از جنيان بازگو مي كند كه گفتند:(وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا(8) وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآَنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَصَدًا)[13] «و ما بر آسمان دست‏يافتيم و آن را پر از نگهبانان توانا و تيرهاي شهاب يافتيم (8) و در [آسمان] براي شنيدن به كمين مي‏نشستيم [اما] اكنون هر كه بخواهد به گوش باشد تير شهابي در كمين خود مي‏يابد».

جن همراه با ما در زمين زندگي مي كند اما آن ها ما را مي بينند و ما آن ها را نمي بينيم همان گونه كه خداوند در باره ابليس و فرزندانش مي فرمايد:(إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ)[14] «او و قبيله‏اش شما را از آنجا كه آن‌ها را نمي‏بينيد مي‏بينند».

و كسي است كه تو را مي بيند و دشمن توست در حالي كه  تو او را نمي بيني و اين شديدترين نوع خطر است. بنابراين واجب است كه توجه نمود و از آن هميشه برحذر بود و از شياطين انسان و جن خود را حفاظت نمود.[15]

دنياي جن

سؤال: در قرآن در مورد جن مطالعه نمودم اما در حقيقت ندانستم آن ها چه نوع موجوداتي هستند؟ خواهشمندم در صورت امكان در اين مورد توضيح دهيد؟

جواب: قرآن و سنت بر وجود جن دلالت دارد و هدف از خلقت آن ها نيز عبادت كردن خداوند يكتا مي باشد. مي فرمايد:(وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ)[16] «جن و انسان را جز براي عبادت خود خلق نكردم» و مي فرمايد:(يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آَيَاتِي)[17] «اي گروه جن و انس آيا از ميان شما فرستادگاني براي شما نيامدند كه آيات مرا بر شما بخوانند». دنياي جن دنياي مستقلي مي باشد و سرشت آن ها به گونه اي است كه بر انسان پنهان مي‌باشد. آن ها با انسان از لحاظ عقل و درك و از نظر قدرت اختيار در انتخاب راه خوب و بد مشترك هستند و بدين خاطر جن ناميده شدند چون از ديدگان انسان پنهان هستند(إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ)[18] «او و قبيله‏اش شما را از آنجا كه آنها را نمي‏بينيد مي‏بينند».

ماهيت جن

خداوند در كتاب كريمش از ماهيت جن اين گونه ما را باخبر مي سازد:*وَالْجَآنَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ*[19] «و جن را قبل از آن ها از آتش سوزان خلق كرديم.» و مي فرمايد:(وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ)[20] «و جن را از شعله آتش آفريد» و در حديثي كه عايشهك از پيامبرص روايت كرده آمده است:"خُلِقَتْ الْمَلَائِكَةُ مِنْ نُورٍ وَخُلِقَ الْجَانُّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ وَخُلِقَ آدَمُ مِمَّا وُصِفَ لَكُمْ"[21] «ملائكه از نور و جن از شعله آتش و آدم از آن چه برايتان وصف شده، خلق شده اند».

انواع جن

خداوند جن را بر انواع و گروه هاي مختلفي آفريد. برخي از آن ها خود را به شكل هاي مختلف از قبيل سگ و مار در مي آورند و تعدادي از آن ها پرواز مي كنند و كساني از آن ها نيز در جايي وارد مي شوند و سپس مي روند. از ابي ثعلبه خشني روايت است كه رسول اللهص فرمودند:"الجن ثلاثة أصناف: صنف لهم أجنحة يطيرون في الهواء وصنف حيات وكلاب وصنف يحلون ويظعنون"[22] «جن ها سه دسته هستند: دسته اي از آن ها داراي بال هستند و در هوا پرواز مي‌كنند؛ دسته اي خود را به شكل مار و سگ در مي‌آورند و دسته اي ديگر وارد مي شوند و مي روند(در جايي ماندگار نيستند)».

جن و انسان

هر انساني داراي هم نشيني از جن است. از ابن مسعودا روايت است كه رسول اللهص فرمودند:"مَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَقَدْ وُكِّلَ بِهِ قَرِينُهُ مِنْ الْجِنِّ قَالُوا وَإِيَّاكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ وَإِيَّايَ إِلَّا أَنَّ اللَّهَ أَعَانَنِي عَلَيْهِ فَأَسْلَمَ فَلَا يَأْمُرُنِي إِلَّا بِخَيْرٍ"[23] «هريك از شما داراي همنشيني از جن مي باشد. گفتند: شما نيز اي رسول خدا؟ فرمود: من نيز! اما خداوند مرا بر او ياري داده است پس مسلمان شده و جز به نيكي مرا فرا نمي‌خواند» اما نووي در شرح مسلم(17/175) مي فرمايد:"فأسلم: يعني اين كه مسلمان شد. قاضي عياض مي گويد: بدان امت بر عصمت پيامبر ص از اين كه شيطان بر جسم، ذهن و زبانش نفوذ كند، اجماع دارند و هدف از اين حديث تحذير و ترساندن از فتنه اين همنشين و وسوسه و اغواگري اوست كه پيامبر ص ما را آگاه مي گرداند كه او همراه ماست وتا آن جا كه در توان داريم خود را از او محافظت نماييم".

قدرت و توانايي آن ها

خداوند قدرتي به جن داده كه به انسان عطا نكرده است كه از آن جمله سرعت جابجايي و منتقل كردن اشياء است. عفريت كه از جن بود به پيامبر خدا، سليمان، × تعهد نمود كه تخت ملكه يمن را قبل از بلند شدن از جايش، برايش بياورد. الله تعالي مي فرمايد:( قَالَ عِفْريتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آَتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقَامِكَ وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ(39) قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آَتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآَهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي)[24] «عفريتي از جن گفت من آن را پيش از آن‌كه از جاي خود برخيزي براي تو مي‏آورم و بر اين [كار] خيلي توانا و مورد اعتمادم(39) كسي كه نزد او دانشي از كتاب [الهي] داشت گفت من آن را پيش از آن كه چشم خود را بر هم زني برايت مي‏آورم پس چون [سليمان] آن [تخت] را نزد خود ديد گفت اين از فضل پروردگار من است».

خوردني هاي جن

جن ها نيز مي خورند و مي نوشند. از ابن مسعودا روايت است كه رسول اللهص فرمود:" أَتَانِي دَاعِي الْجِنِّ فَذَهَبْتُ مَعَهُ فَقَرَأْتُ عَلَيْهِمْ الْقُرْآنَ قَالَ فَانْطَلَقَ بِنَا فَأَرَانَا آثَارَهُمْ وَآثَارَ نِيرَانِهِمْ وَسَأَلُوهُ الزَّادَ فَقَالَ لَكُمْ كُلُّ عَظْمٍ ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ يَقَعُ فِي أَيْدِيكُمْ أَوْفَرَ مَا يَكُونُ لَحْمًا وَكُلُّ بَعْرَةٍ عَلَفٌ لِدَوَابِّكُمْ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَلَا تَسْتَنْجُوا بِهِمَا فَإِنَّهُمَا طَعَامُ إِخْوَانِكُمْ"[25] «سفير جن ها پيش من آمد، با او رفتم و بر آن ها قرآن تلاوت نمودم. پيامبرص فرمود: با ما رهسپار شدند و ما آثار و علامت آن ها و علامت هاي آتششان را ديديم. آن ها از توشه و خوراك سؤال كردند؟ پيامبرص فرمود: هر استخواني كه اسم خداوند بر آن برده شده باشد براي شماست و بيشتر از گوشتش از آن بهره مند مي شويد. و سرگين حيوانات علف حيوانات شما است. رسول اللهص فرمود: با اين دو(استخوان و سرگين)[بعد از قضاي حاجت] خود را پاك نكنيد چون غذاي برادران شماست» و در روايتي آمده:"إِنَّهُ أَتَانِي وَفْدُ جِنِّ نَصِيبِينَ وَنِعْمَ الْجِنُّ فَسَأَلُونِي الزَّادَ فَدَعَوْتُ اللَّهَ لَهُمْ أَنْ لا يَمُرُّوا بِعَظْمٍ وَلا بِرَوْثَةٍ إِلا وَجَدُوا عَلَيْهَا طَعَامًا"[26] «گروهي از جن‌هاي شهر نصيبين نزد من آمدند و چه جن هاي خوبي بودند. آنان در باره غذاشان سؤال كردند. من نيز از خدا خواستم كه آن ها بر هر استخوان و يا سِرگيني كه بگذرند، بر آن، غذايي بيابند» پس استخواني كه نام خدا بر آن برده شده براي مؤمنان جن است چون پيامبرص چيزي كه نام خدا بر آن ترك شده است را برايشان مباح نكرده است اما آن چه نام خدا بر آن ترك شده براي كافران جن است.

حيوانات جن

در حديث قبلي ابن مسعود آمده كه جن ها از رسول خدا در باره غذايشان سؤال كردند و پيامبرص فرمود:"وكُلُّ بَعْرَةٍ عَلَفٌ لِدَوَابِّكُمْ" «و سرگين حيوانات علف حيوانات شما است».

خانه هاي جن

جن ها در زمين كه ما بر آن زندگي مي كنيم، ساكن هستند و بيشتر آن ها در خرابه ها و مكان هاي نجس مانند گرمابه، طويله، زباله دان و قبرستان زندگي مي كنند. به همين دليل پيامبرص ما را به بكار بردن اسباب هنگام داخل شدن به اين مكان ها هدايت مي كند كه آن اسباب، ذكرهاي مشروع مي باشد. از آن جمله از انس بن مالكا روايت است:"كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِذَا دَخَلَ الْخَلَاءَ قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ الْخُبْثِ وَالْخَبَائِثِ"قال الخطابي: الخُبُث جماعة الخبيث . والخبائث جمع الخبيثة يريد ذكران الشياطين وإناثهم [27] «پيامبرص هنگامي كه داخل دستشويي مي شد مي فرمود:اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ الْخُبْثِ وَالْخَبَائِثِ«پروردگارا از شياطين مذكر و مؤمث به تو پناه مي برم»».

جن ها نيز به مانند انسان كافر يا مسلمان هستند

الله تعالي در باره جن از زبان آن ها بازگو مي كند كه گفتند:(وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا (14) وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا)[28] «جمعي از ما مسلمان و جمعي ديگر ستمكارند. پس كسي كه مسلمان شد راه راست را انتخاب نموده ولي ستمكاران هيزم جهنم خواهند شد.» مسلمانان جن نيز از لحاظ اطاعت و فرمانبري با هم تفاوت دارند. خداوند در سوره جن مي فرمايد:(وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِكَ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا) «جمعي از ما صالح و جمعي غير از آن مي باشند. ما فرقه‌هاي مختلف بوديم» و داستان اسلام آوردن اولين جن ها در امت اسلام از عبدالله بن عباسم اين گونه روايت شده است:"انْطَلَقَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِي طَائِفَةٍ مِنْ أَصْحَابِهِ عَامِدِينَ إِلَى سُوقِ عُكَاظٍ وَقَدْ حِيلَ بَيْنَ الشَّيَاطِينِ وَبَيْنَ خَبَرِ السَّمَاءِ وَأُرْسِلَتْ عَلَيْهِمْ الشُّهُبُ فَرَجَعَتْ الشَّيَاطِينُ إِلَى قَوْمِهِمْ فَقَالُوا مَا لَكُمْ فَقَالُوا حِيلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَ خَبَرِ السَّمَاءِ وَأُرْسِلَتْ عَلَيْنَا الشُّهُبُ قَالُوا مَا حَالَ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ خَبَرِ السَّمَاءِ إِلا شَيْءٌ حَدَثَ فَاضْرِبُوا مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا فَانْظُرُوا مَا هَذَا الَّذِي حَالَ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ خَبَرِ السَّمَاءِ فَانْصَرَفَ أُولَئِكَ الَّذِينَ تَوَجَّهُوا نَحْوَ تِهَامَةَ إِلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَهُوَ بِنَخْلَةَ عَامِدِينَ إِلَى سُوقِ عُكَاظٍ وَهُوَ يُصَلِّي بِأَصْحَابِهِ صَلاةَ الْفَجْرِ فَلَمَّا سَمِعُوا الْقُرْآنَ اسْتَمَعُوا لَهُ فَقَالُوا هَذَا وَاللَّهِ الَّذِي حَالَ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ خَبَرِ السَّمَاءِ فَهُنَالِكَ حِينَ رَجَعُوا إِلَى قَوْمِهِمْ وَقَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى نَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنْ الْجِنِّ وَإِنَّمَا أُوحِيَ إِلَيْهِ قَوْلُ الْجِنِّ"[29] «روزي، رسول ‏اللهص با تني چند از يارانش به قصد بازار عكاظ، براه افتاد. و اين، زماني بود كه از دسترسي جِن ها به اخبار آسمان ها، جلوگيري شده بود. و شهاب هاي آسماني، آن‌ها را تعقيب مي‏كردند. جن ها وقتي با اين وضعيت روبرو شدند، نزد قوم خويش باز گشتند. قوم شان پرسيدند: چرا برگشتيد؟ جن ها در جواب گفتند: از دسترسي ما به اخبار آسمان ها، جلوگيري شده است. و اگر كسي براي رفتن به آسمان ها، سعي كند، به وسيله شهاب ها تعقيب مي‏شود. آن ها گفتند: حتماً اتفاق خاصي افتاده است. برويد اطراف و اكناف عالَم، بگرديد و علت آن را پيدا كنيد. عده اي از جن ها مأمور تحقيق پيرامون آن شدند. گروهي كه بطرف تهامه بسيج شده بودند، در آنجا، با رسول‏ اللهص مواجه شدند. رسول‏ اللهص در محلي بنام نخله، حضور داشت و عازم بازار عكاظ بود. لحظه اي كه جن ها رسيدند، رسول ‏اللهص و يارانش در حال خواندن نماز صبح بودند. وقتي صداي قرآن را شنيدند، به آن گوش فرا دادند. سپس به يكديگر گفتند: به خدا قسم همين قرآن است كه از رفتن ما به سوي آسمان‌ها و بدست آوردن خبرهاي آسماني، ممانعت نموده است. اين بود كه به سوي قوم خود، برگشتند و گفتند:«اي قوم!  ما قرآن شگفت انگيزي را شنيديم كه به سوي كاميابي راهنمايي مي كند. پس ما به آن ايمان آورده، از اين پس، با پروردگار خود، كسي را شريك نمي گردانيم. خداوند بعد از آن، اين آيات سوره جن را بر پيامبرص نازل فرمود:(قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنْ الْجِنِّ). و آنچه نازل شد، سخن جن ها بود.»

پاداش و عقاب جن ها در روز قيامت

جن ها در روز قيامت محاسبه مي شوند. مجاهد: در مورد اين فرموده الله تعالي:(وَلَقَدْ عَلِمَتْ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ ) «جن ها بدانند كه به تأكيد احضار مي شوند» مي گويد: يعني براي حساب‌حاضر مي‌شوند.[30]

حفاظت از اذيت و آزار جن

چون جن ها ما را مي بينند و ما آن ها را نمي بينيم پيامبرص راه هاي بسياري را براي حفاظت از اذيت و آزار آن ها به ما آموخته است مانند پناه بردن به خداوند از شيطان رانده شده(أعوذ بالله من الشيطان الرجيم)، خواندن سوره فلق و ناس و مانند استعاذه هايي كه در فرموده الله تعالي وجود دارد:(وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ(97)وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ)[31] «و بگو پروردگارا از وسوسه‏هاي شيطان‌ها به تو پناه مي‏برم (97) و پروردگارا از اين‌كه [آن‌ها] به پيش من حاضر شوند به تو پناه مي‏برم».

و هم چنين گفتن بسم الله قبل از داخل خانه شدن، غذا خوردن، آب نوشيدن و جماع كردن(نزديكي نمودن با همسر) مانع از ورود شيطان به خانه، همراهي او با انسان در غذا خوردن، آب نوشيدن و نزديكي‌اش مي شود؛ هم چنين گفتن بسم الله قبل از داخل دستشويي شدن و قبل از در آوردن لباس مانع از ديدن عورت انسان توسط جن و اذيت و آزار او مي شود همان طور كه پيامبرص مي فرمايد:"سَتْرُ مَا بَيْنَ أَعْيُنِ الْجِنِّ وَعَوْرَاتِ بَنِي آدَمَ إِذَا دَخَلَ أَحَدُهُمْ الْخَلاءَ أَنْ يَقُولَ بِسْمِ اللَّهِ"[32] «آن چه كه باعث مي شود جن ها نتوانند عورت انسان را ببينند اين است كه هرگاه يكي از شما داخل دستشويي شد بسم الله بگويد».

داشتن قوت ايمان و دين نزد انسان مانع از اذيت جن ها مي شود بلكه چه بسا اگر در مقابل هم قرار گيرند صاحب ايمان بر او نصرت مي يابد همان گونه كه عبدالله بن مسعودا روايت مي كند كه گفت:"لَقِيَ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ رَجُلا مِنْ الْجِنِّ فَصَارَعَهُ فَصَرَعَهُ الإِنْسِيُّ فَقَالَ لَهُ الإِنْسِيُّ إِنِّي لأَرَاكَ ضَئِيلا شَخِيتًا كَأَنَّ ذُرَيِّعَتَيْكَ ذُرَيِّعَتَا كَلْبٍ فَكَذَلِكَ أَنْتُمْ مَعْشَرَ الْجِنِّ أَمْ أَنْتَ مِنْ بَيْنِهِمْ كَذَلِكَ قَالَ لا وَاللَّهِ إِنِّي مِنْهُمْ لَضَلِيعٌ وَلَكِنْ عَاوِدْنِي الثَّانِيَةَ فَإِنْ صَرَعْتَنِي عَلَّمْتُكَ شَيْئًا يَنْفَعُكَ قَالَ نَعَمْ قَالَ تَقْرَأُ : اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ..( وهي آية الكرسي )، قَالَ نَعَمْ قَالَ فَإِنَّكَ لا تَقْرَؤُهَا فِي بَيْتٍ إِلا خَرَجَ مِنْهُ الشَّيْطَانُ لَهُ خَبَجٌ كَخَبَجِ الْحِمَارِ ثُمَّ لا يَدْخُلُهُ حَتَّى يُصْبِحَ"[33] «مردي از ياران محمد با مردي از جنيان روبرو شد خواست او را به زمين زند و مرد انسي توانست اين كار را بكند. مرد انسي به او گفت: همانا من تو را ضعيف و ناچيز مي بينم مثل اين كه بازوهاي تو را مانند بازوهاي سگ [ضعيف و لاغر] مي بينم. پس شما اي گروه جنيان يا تو در بين آن ها اين چنين [ناتوان] هستي. مرد جني گفت: قسم به خدا من در بين آن ها ضعيف و ناتوان نيستم. اما اگر براي بار دوم مرا به زمين زني چيزي به تو ياد مي دهم كه برايت سودمند باشد. گفت: بسيار خوب. مرد جني به او گفت: آية الكرسي بخوان. مرد انسي گفت: بسيار خوب. مرد جني به او گفت: تو اين آيه را در خانه نمي خواني جز اين كه شيطان چون باد از آن خارج مي شود سپس تا صبح داخل نمي گردد».

اين خلاصه اي از جن، خلقت و سرشتشان بود. والله خير حافظا وهو أرحم الراحمين[34]

سؤال: آيا ابليس پدر تمام جن‌ها(مسلمانان و شياطين) است يا اين كه تنها پدر شياطين مي باشد؟

جواب: الحمد لله.

به كافران جن، شياطين گفته مي شود. الله تعالي در مورد ابليس لعين مي فرمايد:(إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ)[35] «جز ابليس كه از جن بود و از فرمان پروردگارش سرپيچي كرد».

بسياري از اهل علم معتقدند كه او پدر تمام جن ها مي باشد؛ او ابتداي جن و آن ها فرزندان او مي‌باشند. اين گفته از ابن عباس، مجاهد ، قتاده، حسن بصري و ديگران نقل شده است.[36]

شيخ الاسلام در اكثر سخنانش از جن، از ابليس به عنوان پدر جن ها نام مي برد.[37] هم چنين شاگردش ابن القيم نيز اين عقيده را دارد و حافظ ابن حجر نيز در فتح الباري چنين گفته است.[38]

ابن باز: هم چنين در مجموع الفتاوي (9/370-371) مي گويد:"نزد تعدادي از اهل علم شيطان پدر جن است و او كسي است كه پروردگارش را نافرماني نمود و از سجده كردن براي آدم، تكبر كرد پس خداوند او را طرد نمود".

و در "فتاوي نور علي الدرب" شيخ عثيمين در بحث جن و شياطين سؤال شماره 2 مي فرمايد:"شكي نيست كه ابليس پدر جن است زيرا خداوند مي فرمايد:(وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ)[39] «و جن را از شعله آتش آفريد» و ابليس خداوند پاك و منزه را اين گونه خطاب قرار مي دهد:(أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ)«من از آدم بهترم مرا از آتش و او را از خاك خلق كردي». و خداوند در مورد ابليس مي فرمايد:(أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِي وَهُمْ لَكُمْ عَدُو)[40] «آيا او و فرزندانش را به جاي من به دوستي مي گيريد در حالي كه او دشمن شماست».

اين دلايل واضح و آشكار نشان مي دهد كه شيطان داراي فرزنداني است و جن‌ها، فرزندان او هستند اما اين امر چگونه ممكن است؟ ما به آن علم نداريم و از جمله اموري است كه ندانستن آن ضرري به ما نمي رساند و دانستن آن نيز سودي به حال ما ندارد. و الله اعلم".[41]

آيا ابليس داراي اختيار است؟ و براي چه بر گمراه كردن مردم حريص مي باشد؟ بعد از تفكر بسيار در باره شيطان، هنگامي كه او مي داند كه سرانجامش جهنم است به چه منظور در انجام كارهاي بد مي كوشد؟ شيطان انسان را وسوسه مي كند تا كارهاي بد انجام دهد اما چه كسي شيطان را براي انجام اين كارهاي بد وسوسه مي كند؟ آيا مگر نمي داند كه به زودي جايگاهش آتش است؟ آيا او از انسان تنفر دارد؟ آيا او در انجام گناه و نيكي اختيار ندارد؟

جواب: الحمد لله

ابليس و جن هاي ديگر و انسان در انجام اطاعت و فرمانبري و معصيت و نافرماني داراي اراده و اختيار هستند همان گونه كه خداوند سبحان مي فرمايد:(فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُر)[42] «پس هر كه بخواهد ايمان مي آورد و هر كه بخواهد كفر مي ورزد» و مي فرمايد:(إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِراً وَإِمَّا كَفُوراً)[43] «ما راه را به او نشان داديم خواه شاكر باشد و پذيرا گردد يا ناسپاس».

الله تعالي به ابليس امر نمود كه براي آدم سجده كند كه او روي گرداند و تكبر نمود و از زمره كافران شد پس خداوند او را از رحمت خود طرد كرد و تا روز قيامت لعنتش را بر او قرار داد.

الله تعالي مي فرمايد:(وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآَدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَي وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ)[44] «و چون به ملائكه گفتيم براي آدم سجده كنيد پس بجز ابليس كه سر باز زد و كبر ورزيد و از كافران شد [همه] به سجده افتادند».

و مي فرمايد:*فَسَجَدَ الْمَلآئِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ*إِلاَّ إِبْلِيسَ*قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ (32) قَالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ (33) قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ (34) وَإِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلَي يَوْمِ الدِّينِ [45] «همه ملائكه جز ابليس به سجده افتادند. فرمود: تو را چه شده است كه با سجده كنندگان نيستي؟ گفت: من براي بشري كه از گلي خشك و سياه متغير آفريده اي سجده نمي كنم. فرمود: از اين [جمع] بيرون شو كه تو رانده شده اي و تا روز قيامت بر تو لعنت است». ابليس از خداوند مي خواهد كه تا روز قيامت مرگ او را به تأخير اندازد كه خداوند درخواستش را مي پذيرد.

خداوند مي فرمايد:*قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلَي يَوْمِ يُبْعَثُونَ (36) قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ (37) إِلَي يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ*[46] «گفت: پروردگارا تا روزي كه بر انگيخته خواهند شد، مهلت بده. فرمود: تو تا روز وقت معلوم از مهلت شدگاني». آن گاه كه ابليس مطمئن شد كه با تكبر و كفري كه نسبت به پروردگار انجام داد از نابودشدگان است تصميم گرفت كه براي گمراه كردن بندگان خداوند تمام توان خود را به كار گيرد تا همراهان او در جهنم باشند.*قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ(39) إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ*[47] «گفت: پروردگارا به سبب اين‌كه مرا به بيراهه افكندي من نيز دنيا را برايشان زينت مي دهم و همه را گمراه مي گردانم مگر بندگان مخلص تو را».

او بر گمراه كردن و به فساد كشاندن حريص است تا پيروان و دنباله روانش كساني كه بر مسير او گام برمي دارند زياد شوند.

ابليس مي داند كه سرانجامش آتش است و اميدوار است كه همراه با خود همگي را از روي حسادت و دشمني و كفر به سوي جهنم كشاند. و او از انسان متنفر است انساني كه از نوادگان آدم× هستند و با آن ها دشمني مي كند زيرا به سبب سجده نكردن براي پدرشان آدم لعن شده و از رحمت خداوند طرد شده است بدين خاطر خداوند بندگانش را از او برحذر مي دارد و مي فرمايد:(إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوّاً إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ)[48] «در حقيقت شيطان دشمن شماست شما [نيز] او را دشمن گيريد [او] پيروانش را بدين منظور مي‏خواند تا از جمله ياران آتش باشند».

ابليس نيازي ندارد كسي او را وسوسه كند زيرا او رأس تمام بدي هاست.

مؤمن به وسيله اطاعت و فرمانبري خداوند و استقامت بر دينش مي تواند از كيد و شر او نجات يابد زيرا شيطان بر كساني كه ايمان آورده اند تسلط ندارد همان گونه كه الله سبحانه و تعالي مي فرمايد:(فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ(98) إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَي الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَي رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ(99) إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَي الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ)[49] «پس چون قرآن مي‏خواني از شيطان مطرود به خدا پناه ببر(98) چرا كه او را بر كساني كه ايمان آورده‏اند و بر پروردگارشان توكل مي‏كنند تسلطي نيست(99) تسلط او فقط بر كساني است كه وي را به سرپرستي مي‏گيرند و بر كساني كه آن‌ها به او [خدا] شرك مي‏ورزند» و الله اعلم.[50]



[1] حجر 26-27

[2] كهف 50

[3] الذاريات 56-58

[4] جن 14-15

[5] الرحمن 33

[6] الرحمن 35

[7] احقاف29

[8] جن 1-2

[9] بقره 37

[10] بقره 34

[11] ص84- 85

[12] انعام 112

[13] جن 8-9

[14] اعراف 27

[15] من كتاب أصول الدين الإسلامي للشيخ محمد بن ابراهيم التويجري

[16] الذاريات 56

[17] انعام 130

[18] اعراف 27

[19] حجر 27

[20] الرحمن 15

[21] رواه مسلم 5314

[22] رواه الطحاوي في مشكل الآثار (4/95) ورواه الطبراني في الكبير (22/214) وقال الشيخ الألباني في المشكاة (2/1206 رقم 4148) : ورواه الطحاوي وأبو الشيخ بسند صحيح

[23] رواه مسلم 2814

[24] نمل 39-40

[25] رواه مسلم 450

[26] رواه البخاري 3571

[27] رواه البخاري (142) ومسلم (375)

[28] سورة الجن 14-15

[29] رواه البخاري 731

[30] صحيح البخاري باب الجن و ثوابهم و عقابهم

[31] سورة المؤمنون 97-98

[32] رواه الترمذي 551 وهو في صحيح الجامع 3611

[33] رواه الدارمي 3247(حديث مرسل است)[مترجم]

[34] برگرفته از مجموع الفتاوي شيخ محمد بن صالح المنجد براي توضيح بيشتر مي توانيد به كتاب عالم الجن و الشياطين نوشته عمر سليمان الأشقر مراجعه كنيد.

[35] كهف 50

[36] انظر: تفسير الطبري (1/507)، الدر المنثور (5/402)

[37] مجموع الفتاوي (4/346،235)

[38] (6/369)

[39] الرحمن 15

[40] كهف 50

[41] برگرفته از مجموع الفتاوي شيخ محمد بن صالح المنجد

[42] كهف 29

[43] انسان3

[44] بقره 34

[45] حجر 30-35

[46] حجر 36-38

[47] حجر 39-40

[48] فاطر 6

[49] نحل 98-100

[50] برگرفته از مجموع الفتاوي شيخ محمد بن صالح المنجد

http://eeman.blagfa.com

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع جایز است